حديثه جونحديثه جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
فاطمه فاطمه ، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

حدیثه جون دختر ناز بابا

ویروسی به نام...

هر روز نرم افزار و سخت افزار جدیدی بر روی خود نصب می کنی، روزی آهنگ صدایت را تغییر می دهی روزی مدل لباست را تغییر می دهی.    چشمانت سالهاست به دروازه غرب دوخته شده است که امسال چه برایت دوخته اند، سال ها می گفتی از تقلید بدم میاید اما نگاهی به خود و تقلیدی که در آن گرفتار شده ای بکن. تقلیدی که نهایتش اسارت است، ای کاش باور می کردی اشرف مخلوقاتی، باور می کردی که آنچه آنان برای نصب بر روی وجودت انتخاب کرده اند شایسته تو نیست، باور می کردی آنچه آنان برایت دوخته اند ویروسی در آن نیز گنجانده اند، ویروسی همچون بی حیایی، بی حجابی و بی عفتی.   ...
17 شهريور 1392

این چـــــــــــادر را...واین حجـــــــــــــابم را...دوست دارم!

 این چـــــــــــادر را...واین حجـــــــــــــابم را...دوست دارم!   این چادر را...واین حجابم را...دوست دارم!خودم دوست دارم...   نه به اجبار پدر و نه به قانون مدرسه!   من خود این چادر را...و این سیاهی تمام قد را دوست دارم... و حاضر نیستم باتمام آرزوهای رنگانگ دنیا...وبا تمام راحتی ها... یا راحت تر بگویم:   ...حاضر نیستم با تمام دنیایم عوضش کنم...حجابم مال من است...حق من است... چه در گرماهای آتش گونه...و چه در سرماهای سوزناک....درست است...گرم است... اما مال من است!به خنکای تابستان هم نمی فروشمش!دست و پا گیر؟ خب باید دست و پا را بگیرد از دست درازی ها و قدم های اشتباه! دوستش د...
17 شهريور 1392

برای تو می نویسم

  برای تو که حاضر نیستی در این گرمای داغ و طاقت فرسای تابستان چادرت را در ازای لذت خنک شدن معامله کنی و کنار بگذاری.   برای تو می نویسم، برای تو که حاضر نیستی چادرت را با لذت ظاهریِ خوش تیپ شدن، با لذت دیده شدن و با لذت پوشیدن لباس های تنگ و کوتاه و رنگارنگ عوض کنی.   برای تو می نویسم برای تو که دشواری های پوشیدن چادر را در مدرسه، دانشگاه، محل کار، کوچه و خیابان تحمل می کنی اما آن را کنار نمی گذاری.   برای تو می نویسم، برای تو که چادرت را به شایستگی در تن خود حفظ می کنی و حرمت چادر را در جامعه با شلخته پوشیدن و رها کردن آن نمی شکنی.   برای تو می نویسم، برای تو که از عمق جان باور داری که شهد...
17 شهريور 1392